
فاجعه آماری در پایان برنامه ششم | تورم چهاربرابر هدف و رشد اقتصادی نصف انتظار!

به گزارش نبض بورس، بررسی دادههای رسمی مرکز آمار ایران نشان میدهد بخش قابل توجهی از اهداف کلان اقتصادی برنامه ششم توسعه تا پایان سال ۱۴۰۰ محقق نشده است. شاخصهای اصلی از جمله رشد اقتصادی، کنترل تورم و بهبود عدالت درآمدی، همگی با انحراف معناداری از مقادیر هدفگذاریشده مواجهاند.
طبق آمار رسمی، رشد اقتصادی که طبق برنامه باید به ۸ درصد میرسید، در عمل تنها ۳.۷ درصد تحقق یافته است. این اختلاف نشاندهندهی وابستگی بیش از حد به درآمدهای نفتی و ضعف در توسعهی پایدار بخشهای مولد اقتصادی است.
نرخ تورم با هدف ۸.۸ درصدی تعیین شده بود، اما در سال ۱۴۰۰ به ۴۰.۲ درصد رسید؛ بیش از چهار برابر هدف. این جهش قیمتی نتیجهی افزایش نقدینگی، کسری بودجهی ساختاری و ضعف در سیاستگذاری پولی عنوان میشود.
در مقابل، نرخ بیکاری با هدف ۱۰.۲ درصدی اندکی بهبود یافت و در سطح ۹.۲ درصد قرار گرفت. با این حال، کارشناسان معتقدند کاهش بیکاری بیشتر ناشی از افت نرخ مشارکت اقتصادی بهویژه در میان جوانان و زنان بوده است، نه ایجاد فرصتهای شغلی پایدار.
از سوی دیگر، نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی از هدف ۱۰ درصدی کمتر و برابر با ۳.۵ درصد بوده است که بیانگر ظرفیت پایین نظام مالیاتی در تأمین مالی دولت است. نسبت منابع نفتی به کل منابع نیز از ۲۰.۴ درصد هدفگذاریشده به ۲۳.۲ درصد کاهش یافته است.
در بخش درآمدها، نسبت درآمدهای مالیاتی به کل منابع عمومی دولت به جای ۴۹.۸ درصد هدفگذاریشده، تنها ۳۲.۴ درصد تحقق یافته است.
در نهایت، شاخص ضریب جینی بهعنوان معیار نابرابری درآمدی، از هدف ۰.۳۴۹ فراتر رفته و با عدد ۰.۳۹۸، افزایش فاصله طبقاتی را نشان میدهد.
این مجموعه دادهها حاکی از آن است که در پایان برنامه ششم، بسیاری از اهداف کلان اقتصادی کشور از جمله رشد پایدار، مهار تورم، افزایش بهرهوری و ارتقای عدالت اجتماعی تحقق نیافتهاند.
تحلیل وضعیت اقتصادی
-
رشد اقتصادی پایین: بیانگر تداوم اتکای اقتصاد به نفت و نبود تنوع در ساختار تولیدی کشور است.
-
تورم بالا: حاصل افزایش نقدینگی، عدم انضباط مالی و فقدان استقلال بانک مرکزی است.
-
نرخ بیکاری نسبتاً ثابت: اگرچه در ظاهر کنترل شده، اما ریشه در خروج بخشی از نیروی کار از بازار دارد.
-
افزایش نابرابری درآمدی: رشد ضریب جینی به ۰.۳۹۸ نشان میدهد که ثمرات رشد محدود، بهطور عادلانه در جامعه توزیع نشده است.
راهکارهای پیشنهادی کارشناسان برای برنامههای آینده
۱. اصلاح ساختار بودجه و کاهش وابستگی به نفت:
جایگزینی درآمدهای پایدار مالیاتی و شفافسازی هزینههای دولت برای ایجاد ثبات مالی ضروری است.
۲. مهار تورم با انضباط پولی:
کنترل کسری بودجه، محدود کردن رشد پایه پولی و تقویت استقلال بانک مرکزی از الزامات اساسی کنترل تورم محسوب میشود.
۳. افزایش بهرهوری و نوآوری صنعتی:
سرمایهگذاری هدفمند در فناوریهای نو، ارتقای صنایع دانشبنیان و بهبود محیط کسبوکار، مسیر اصلی رشد غیرنفتی است.
۴. عدالت مالیاتی و بازتوزیع درآمد:
اصلاح نظام یارانهای، وضع مالیات بر عایدی سرمایه و حمایت هدفمند از دهکهای پایین میتواند به کاهش نابرابری کمک کند.
۵. تقویت دیپلماسی اقتصادی:
گسترش روابط تجاری منطقهای، تنوعبخشی به شرکای صادراتی و کاهش ریسکهای ژئوپلیتیکی برای جذب سرمایهگذاری خارجی حیاتی است.
نتیجهگیری
شکاف میان اهداف برنامه ششم توسعه و عملکرد واقعی اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۰، نشانهی روشن ناکارآمدی در سیاستگذاری کلان و ضعف در اجرای برنامههای توسعهای است.
بدون اصلاحات ساختاری در نظام مالی، سیاستهای پولی و روابط اقتصادی خارجی، دستیابی به رشد پایدار و عدالت اقتصادی در برنامههای بعدی همچنان دور از دسترس خواهد بود.